مرگ مرموز پسر بازیگر زن قبل از انقلاب/ دستگیری ۲ زن با چمدانی پر از عتیقه، طلا و سکه
تاریخ انتشار: ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۱۰۵۶۵
به گزارش سایت دیده بان ایران؛ ظهر سهشنبه گذشته ۲۳خرداد مرگ مرموز مردی در خانهاش در شمال پایتخت به قاضی وحید ناصری بازپرس جنایی تهران گزارش شد. متوفی مردی ثروتمند و پسر یکی از بازیگران معروف سینما و تلویزیون در پیش از انقلاب بود و از سالها قبل تنها زندگی میکرد.
فردی که گزارش مرگ او را به پلیس اطلاع داده بود، میگفت که از اقوام اوست و برای سرزدن به وی وارد خانه شده اما با جسد بیجان او روبهرو شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در شرایطی که مأموران در حال تحقیق در محل حادثه بودند، زنی میانسال وارد خانه شد. او با دیدن پلیس ادعا کرد از اقوام متوفی است و گاهی به خانه وی سرمیزد و به او کمک میکرد. رفتار این زن اما شک برانگیز بود. به همین دلیل مأموران خودروی او را که در همان نزدیکی پارک شده بود بازرسی کردند.
داخل ماشین زن دیگری منتظر نشسته بود و مأموران در صندوق عقب خودرو چندین شیء عتیقه و باارزش و تعدادی اسناد و مدارک متعلق به متوفی کشف کردند. اقلام کشف شده نشان میداد که ۲زن بهاحتمال زیاد پیش از حضور مأموران وارد خانه متوفی شده و اموال باارزش را سرقت کردهاند. در این شرایط، به دستور بازپرس جنایی مرد میانسال و ۲زن مرموز برای انجام تحقیقات بازداشت شدند.
صبح دیروز مرد میانسال و ۲زن بازداشت شده برای تحقیق و کشف زوایای تاریک پرونده به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند. ۲زن با یکدیگر نسبت فامیلی دارند و خاله و خواهرزاده هستند. خواهرزاده که به تازگی از آمریکا به ایران آمده، میگفت ماموریتش این بوده تا وسایلی را از متوفی تحویل گرفته و با خودش به آمریکا ببرد.
وی گفت: من و مادرم در آمریکا زندگی میکنیم و از سالها پیش با متوفی رفتوآمد خانوادگی داشتیم. او پسر یکی از بازیگران معروف پیش از انقلاب بود و چمدانی داشت که وسایل عتیقه مادرش داخل آن بود. او میخواست این وسایل را به مادر من هدیه بدهد و من برای بردن آنها به ایران آمدم.
این زن ادامه داد: روز حادثه در خانه خالهام بودم که مردی به او زنگ زد و گفت حال متوفی خوب نیست. ما هم به سرعت خودمان را به آنجا رساندیم اما وقتی رسیدیم او فوت شده بود. بعد خالهام چمدانی که متوفی قبل از مرگش قول داده بود به مادرم هدیه میدهد را برداشت و داخل ماشین گذاشت. اما لحظاتی بعد پلیس رسید و ما دستگیر شدیم.
پس از اظهارات دختر جوان، خالهاش نیز اظهارات او را تأیید کرد اما این دو متهم در پاسخ به سؤال بازپرس که چطور ممکن است مردی اسناد و مدارک، تلفنهای همراه، سکه، طلا و ۱۹کارت بانکی و اسناد دیگرش را به کسی هدیه بدهد، سکوت کردند و حرفی نزدند.
در ادامه مرد سالخورده (دیگر مظنون پرونده) نیز گفت: ۵ماه است به خانه متوفی رفتوآمد دارم و خریدهای او را انجام میدادم. به همین دلیل کلید خانه او را داشتم اما من وقتی رسیدم، مرد تنها جانی در بدن نداشت. این ۳نفر در بازداشت به سر میبرند تا اسرار این حادثه رازگشایی شود.
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۱۰۵۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درآمد ۱۵۰میلیونی مالخری وسوسهکننده است
خودت را معرفی کنمحمود ۵۴ ساله هستم.
چرا دستگیر شدی؟
به خاطر خرید اموال مسروقه از سارقان.
سابقه داری؟
بله. خودم چندبار به اتهام سرقت دستگیر شدم و حالا که سنم بالا رفته کار مالخری میکنم.
چه چیزی سرقت میکردی؟
اول از خانهها سرقت میکردم، ولی بعد از چند بار دستگیری پیشانی سفید شده بودم و پلیس خیلی زود سراغم میآمد. به همین خاطر سراغ روش دیگری رفتم و این بار از ماشینها سرقت میکردم. در خیابانهای خلوت با موتور پرسه میزدم و با دیدن ماشینی که در محل خلوت پارک کرده بود، در آن را با پیچ گوشتی باز کرده و لوازم باارزش داخل آن را سرقت میکردم. همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه دوربینی تصویر مرا گرفت و به خاطر سابقهدار بودنم زود هویتم فاش شد و ماموران سراغم آمدند. آخرین بار که آزاد شدم تصمیم گرفتم سرقت را کنار بگذارم، چون بعد از چند سرقت لو میرفتم و دستگیر میشدم.
تنهایی سرقت میکردی؟
همیشه تنها بودم. همدست که داشته باشی ریسک دستگیریات بالا میرود. همیشه مجرم تک پر بودم و تنها جرائم را انجام میدادم.
دو نفری که دستگیر شدهاند از دوستانت هستند؟
خیر. آنها سارقان من هستند و برایم سرقت میکنند و پولشان را میگیرند.
کجا با سارقان آشنا شدی؟
در زندان.
چه اموالی میخریدی؟
از لوازم منزل و گوشی تلفنهمراه تا طلا و ارز سرقتی.
ماهی چقدر درآمد داری؟
بستگی دارد سارقان چقدر کار کنند و چه جنسی را سرقت کنند. ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون در ماه از راه خریدوفروش اموال سرقتی به دست میآورم.
اموال سرقتی را به چه کسی میفروختی؟
بستگی به جنس سرقتی دارد. گوشیهای آیفون و گرانقیمت را به مالخر افغان میفروختم که از کشور خارج کند. گوشی معمولی را به چند تعمیرکار که قطعاتش را خرد و استفاده کنند. لوازم منزل را به سمساریها و طلا را به یکی از دوستانم میدادم که او آنها را آب کرده و میفروخت.
چطور دستگیر شدی؟
امان از همسایه فضول. دزدانم شب قبل از دستگیری یک خانه را خالی کرده بودند و اموالش را به خانهام آوردند که همسایهای دید و شک کرد و به پلیس خبر داد و سپس ما دستگیر شدیم.
آن ۳۰۰ گوشی سرقتی در خانهات چه بود؟
فکر کردید ما هر گوشی را یکدفعه میفروشیم؟ ما گوشیها را جمع کرده و یکباره با مالخر و تعمیرکاران میفروشیم. حالا هم علاوه بر سرقت آخر که باعث دستگیری ما شد، راز گوشیها هم لو رفت.
به دزدانت چقدر پول میدادی؟
بستگی دارد چه چیزی سرقت کنند. برای هر آیفون بالای ۱۳، حدود ۷ تا۱۰میلیون. برای سکه ۱۵میلیون و برای لوازم منزل هر سرقت پنج میلیون میدادم. خودم هم با سود منطقی ۳۰ تا ۴۰ درصد اموال سرقتی را میفروختم.
پشیمان نیستی؟
ریسک دستگیری بالاست، ولی درآمد ۱۵۰میلیونی هر کسی را وسوسه میکند.
بعد از زندان چه میکنی؟
شاید آدم شوم و شاید هم دوباره همین راه را ادامه دهم.